الیساجونمالیساجونم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
هلیا عسلمهلیا عسلم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

فرشته ها

روزگار سختی که گذشت

1393/7/22 13:21
849 بازدید
اشتراک گذاری

از نوشتن پست قبلی تا این پست مدت زمان زیادی گذشته  و توی این مدت  من و فرشته ها روزگار سختی را گذروندیم و  توان و انرژی ای برای  آمدن پای اینترنت نداشتیم .  مدت زمان نبودم با بیماری و درمان گذشت  . به علت بی تدبیری پزشکانی که در بخش های اورژانس بیمارستان هایی که من بهشون سر زده بودم ( هم بخش دولتی و هم خصوصی) درد ساده  و درمان راحت آپاندیس تبدیل شد به  پارگی آپاندیس و جمع شدن عفونت در داخل شکم ام و به علت طولانی شدن عدم تشخیص پارگی اون ، آبسه  کلیه و  چسبندگی روده بزرگ و التهاب روده کوچک  ماحصل به قول یکی از دوستان عزیز نی نی وبلاگی" قسم بقراط " پزشکان بی مسئولیت اون دو تا بیمارستانی شد که من را بستری کردند و اطبای محترمی که هر حدسی برای درد های شکمی من زدند به غیر از آپاندیس که حتی یک کمک بهیار در بیمارستان می تواند درد آپاندیس را تشخیص دهد.  به هر حال روزگار سختی را گذروندم و توی این مدت نه تنها من بلکه کل خانواده ام به خاطر مراقبت از من و بچه ها به زحمت و دردسر افتاده بودند و این اتفاق   و روند کند بهبودی من واقعا مثل زلزله ای زندگی من و خاواده ام را دگرگون کرد

به هر حال 40 روز پر از استرس و نگرانی  با بدبختی  و  دوری از فرشته هام در 20 روز اول گذشت و  برای من یک کینه بزرگ را به جا گذاشت که باعث شده هیچ وقت نتوانم اون پزشک های بی مسئولیت را ببخشم  هم به خاطر مصیبت ها و خطرهایی که پشت سر گذاشتم و از همه مهم تر  به خاطر هلیای عسلم که به یک باره و ناگهانی مجبور به تغذیه با شیر خشک شد هر باری که برای هلیا شیر خشک درست می کنم بغض گلوم را می گیره و از اینکه به خاطر مصرف بالای آنتی بیوتیک شیرم خشک شد هلیا تنها 14 ماه و 3 روز با شیر مادر تغذیه شد  پر از بغض و کینه و حسرت می شوم.

پسندها (3)

نظرات (8)

هنرهای دست ساز چیکچی
23 مهر 93 9:12
ای وای ولی عزیزم بهتره دیگه به اون روزا فکر نکنی و سعی کنی با روحیه خوب کنار هلیای عزیزت باشی
بانو
28 مهر 93 16:18
سلام مدل لباس پاییزی بارداری را در بانو ببینید www.banoo.ir/post/1136 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان سولماز
30 مهر 93 17:55
سلام دوست خوبم مو به تنم سیخ شد عزیزم واقعا ناراحت کننده بود، آخه آپاندیس که خیلی راحت تشخیص میدن واقعا جای تعجب داره!!!! بلا به دور خانومی ایشالا همییشه سالمو سلامت سلامت کنار فرشته کوچولوها و همسرتون باشین برای هلیا جون واقعا ناراحت شدم
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
ممنونم سولماز جون . متاسفانه هستند پزشک های بی مسئولیتی که تنها چیزی که واسشون مهم نیست جان ادم هاست .
مامان آرمیتا
4 آبان 93 7:23
صمیمانه ترین شادباش مرا برای شکفتن نو گل زیبای زندگیتان از من پذیرا باشید آرزو داریم که این فرزندان عزیز زیر سایه‌ی پدر و مادرشان زند‌گی خوش و پُرباری داشته باشند
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
خیلی خیلی ممنونم دوست عزیز
مامان دوقلوها
16 آبان 93 16:39
سلام. از خوندن اتفاقی براتون افتاده واقعا متاثر شدم.امیدوارم همیشه سالم و شاد باشید و کسالت و ناراحتی ازتون دور..
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
ممنونم دوست عزیز. همچمین شما و عزیزانتون
مامان آویسا
17 آبان 93 23:29
یاسمین جون خیلی ناراحت شدم خدا رو شکر که تموم شد و الان سلامتی غصه نخور بابت خشک شدن شیرت عزیزم گاهی وقتا کاری از دست ما برنمیاد با غصه خوردن فقط خودتو داغون میکنی خدا رو شکر کن که پیش فرشته هات هستی و هم خودت هم کوچولوهات شاد و خرم کنار هم هستید
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
ممنونم دوست عزیز. خیلی سعی می کنم که ناراحت این موضوع نباشم اما چون بدون امادگی شیرم را ازش گرفتم واقعا واسم سخته
مامان آیلار
4 آذر 93 8:34
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم از اینکه این بلا رو سرت آوردن . واقعا خیلی سخته این همه درد رو بخاطر اشتباه بقیه بکشی تازه از فرشته هات هم دور باشی که دیگه بدتر !!! من همش نگران اون دو سه روزیم که بخاطر سزارین مجبورم از آیلارم دور باشم ......... میدونم چقدر سخته .... دوس جونی امیدوارم که دیگه هیچ وقت هیچ وقت از این اتفاقا برای تو و خانواده قشنگت نیفته و همیشه سالم و شاد باشین
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
متشکرم دوست عزیز . امیدوارم که شما هم همیشه شاد و سلامت در کنار خانواده باشید.
مامانی غزل جون
10 اسفند 93 14:59
وااااااااااااای خدای من چه بد ایشالله دیگه از این مشکلات براتون پیش نیاد همیشه شاد باشین دوست خوبم
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
ممنون. دوره سختی بود خدا را شکر به خير گذشت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فرشته ها می باشد