الیساجونمالیساجونم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
هلیا عسلمهلیا عسلم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

فرشته ها

فرهنگ سازی خانواده

1393/9/17 13:30
678 بازدید
اشتراک گذاری

در مدت زمانی که کشور ما با مشکل  کاهش جمعیت روبرو شده  تمام مسئولین کشور تمامی هم و غم  خود را روی این مسئله گذاشته و الحق و النصاف  هم خوب موفق شدند  تا رشد جمعیت را افزایش بدهند (این افزایش کمی نرخ رشد جمعیت را دوست عزیزم که کارشناس بهداشت خانواده است با تکیه بر امار های رسمی ذکر کرده ) و همین مسئله نشان می دهد که  کشور ما هم اگر بخواهند خوب می توانند در زمینه فرهنگ سازی اقدام کنند و اگر ما در زمینه های آموزش، بهداشت ، حقوق شهروندی و.... نتوانسته ایم به درستی فرهنگ سازی کنیم  به این دلیل است که همت عالی در این زمینه  وجود نداشته است

این ها را نوشتم که بگویم در جهت فرهنگ سازی اهمیت خانواده گسترده و ترویج موالید  از پایه اقدامات زیادی در شرف برنامه ریزی است و شاهد این ادعا هم این موضوع که ظاهرا توی مهد های کودک هم روی اهمیت خانواده گسترده  فرهنگ سازی انجام می گیرد تا نوگل ها به هوای داشتن یک خواهر و برادر به والدینشون گوشزد کنند تا خانواده خود را گسترش دهند

توی مهد  دردانه ما هم  در این زمینه  تلاش زیادی شده  و الیسا از اول مهر اصرار داشت که باید عکس خانواده امون را ببریم مهد  که البته من اول باور نمی کردم  اما  بعدش متوجه شدم که همه بچه ها عکس خانوادگی اشون را می برند مهد و توی کلاس یک تابلویی درست کردند که عکس های خانواده بچه را توی اون نصب کردند  - ما هم که در این زمینه سربلند... یه عکس خانواده ای دادیم الیسا ببره تو ی کلاسش - و همچنین امسال  مرتب شعر هایی  که  در اون نام والدین و خواهر وبرادر ذکر می شود را یادشون دادند که کلی من و بابا را شگفت زده کرد

و اما نتیجه این فرهنگ سازی:

الیسا : مامان خودکار توی کیفت ات را بده تا بگذاریم کنار خانواده اش ...

مامان : خانواده اش؟؟ خانواده اش کیه ؟

الیسا : مداد رنگی های من و خودکار توی کیف بابا

الیسا  توی فروشگاه  یک عدد جاروی دستی(کفش دوزکی) برداشته

مامان : الیسا اون را بگذار زمین .توی خونه یک دونه از این جارو ها ی کفش دوزک داریم

الیسا : مامان می خواهم با اون کفش دوزک خانه خودمون  بشوند یک خانواده

الیسا : مامان من دیگه باید بیایم و پیش شما و بابا و هلیا توی اتاق شما بخوابم

مامان : نه  هر کس باید توی اتاق خودش بخوابه

الیسا: نه مامان  ما یک خانواده هستیم و باید پیش هم بمانیم

الیسا : زندایی چرا شما خانواده ندارید؟

زندایی سهیلا  هاج و اج سوالسوال

توضیح  مامان :  منظور الیسا اینکه چرا بچه ندارید  خنده

پسندها (6)

نظرات (5)

ابجی سجا
17 آذر 93 14:13
نمی دانم محبت را بر چه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود بر چه گلی بنویسم که هرگز پرپر نشود بر چه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود برچه آبی بنویسم که هرگز گل الود نشود برچه قلبی بنویسم که هرگز سنگ نشود
مامان زهره
19 آذر 93 10:02
سلام یاسمن جون واقعا که نمی دونم چی بگم .... یاسمن جون ببخش اصلا نمی دونستم که اینقدر مریض هستی . اون پستت رو نخونده بودم . حالا که بهتر شدی ؟ ایشالا که دیگه مریضی سراغی ازت نگیره . ببخش که جویای احوالت نبودم .
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
ممنونم زهره جون خدا را شکر بهترم
بانو
19 آذر 93 20:17
بعضی حرفاش خنده داره و البته بعضی هاشون خیلی جالب میگم خوبه زودتر براش خواهر کوچولو اوردین وگرنه الان ازتون خواهر میخواست فرشته هاتو ببوس یاسمین جون
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
اره واقعا گاهی ادم می مونه که بچه ها چه تفکری دارند . اره کلی خوشحاله که خواهر داره توی کلاسشون هم جستجو کرده چه بچه هایی تنها هستند و کدوم خواهر یا برادر دارند
مامان سولماز
22 آذر 93 11:46
سلام عزیزم ایشالا همیشه سلامت و تندرست کنار هم باشین خانواده ای پر از مهر
یاسمن( مامی فرشته ها )
پاسخ
ممنونم سولماز جون همینطور شما و خانواده عزیزتون
مامانی غزل جون
10 اسفند 93 15:01
ای جاااااانم مفهوم خانواده براش خیلی قشنگ بود شاد باششی گلم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فرشته ها می باشد