بیایید ببینید الیسای من چه الیسایی شده ......
سلام فرشته آسمونی مامان ، بعد از مدتها می خواهم واست مطلب بنویسم . اول از شیرین زبونیهات و مهارت هات بگم
این روزها دیگه به راحتی می تونی واسه خودت جملات سه کلمه ای بگی با ترکیب چند کلمه میتونی یک جمله بسازی مثلا " مامان من مه" = مامان من شیر میخواهم " هام قاقوش من " = قاشق بده تا غذا بخورم " داش خواب " = داداش ( عروسک محبوبت )بره بخوابه " بیده ما منه " = بده این مال منه
چقدر این ترکیب چند کلمه ای گفتمانت را بامزه کرده و باعث شده حرف که میزنی کلی توی دلم قند اب میکنی .
الان تمام اعضای بدنت را شناختی و چند تا از اعضا بدنت مثل دست ، پا ، چشم ، مو ، دل را هم با اسم مگی. اسم خودت را من تلفظ میکنی وقتی ازت می پرسم اسمت چیه؟ می گی " من "
به عکست اشاره میکنیم و میپرسیم عکس کیه میگی" منه "
همه زندگی من شعر تاب تاب عباسی را با زبون خودت میخونی وهمچنین شعر عمو زنجیل باف رو که جقدر هم بامزه می خونی
ازت می پرسیم منو چند تا دوست داری پنج تا انگشتت را مشت می کنی و میگی " هیچی "
از اوایل ١٨ ماهگی مستقل شدی و الان دیگه راحت توی اتاق و تخت خودت میخوابی اگر چه گاهی هنوز واسه شیر خوردن بلند میشی.
دستشویی رفتن را خیلی راحت یاد گرفتی و الان تقریبا تمام ساعاتی را که توی خونه هستی بدون پمپرز هستی و یکی درمیان دستشویت را اطلاع می دهی. و هر وقت سرپا میشی دستشویی می کنی .
دیگه تحت هیچ شرایطی اجازه نمی دهی کسی غذا دهنت کنه و خودت غذات را میخوری اگر چه نصفش را می ریزی توی سفره ات و ١ ساعت طول میکشه تا ٥ تا قاشق غذا بخوری اما چه میشه کرد باید تحمل کرد تا تو روند استقلالت را به سرانجام برسونی .
موز، اب پرتغال ، بستنی ، ژله و هندوانه اونم با پوست غذاهای مورد علاقه ات هستند.
تقریبا هر روز باید با من یا بابا بری پارک محله ای نزدیک خونه عاشق سرسره هستی و چنان با مهارت از سرسره بالا میری که کلی مامان های دیگه تحسینت میکنن.
با بچه های دیگه هم خیلی راحت ارتباط برقرار میکنی وقتی توی پارک هستی چنان با زبان خودت باهاشون حرف می زنی که گاهی بهت تذکر میدهم که به دیگران کاری نداشته باش.
عزیز قلبم چقدر از داشتنت به خودم افتخار میکنم و چقدر خدا را به خاطر وجود نازنینت شاکر هستم.
عکس های خوشکلت را میذارم توی ادامه مطلب