برای دخملی خودم
سلام دخملی خوبم. ببخشید مدتی سرم شلوغه و فرصت نمیکنم واست مطلب بذارم درواقع ایده جدیدی واسه نوشتن مطلب به ذهنم نمی رسید . همینجوری می اومدم و به وبت سر می زدم وب دوستات هم بازدید می کردم و میرفتم. این چند وقت رفتم کلاس فتو شاپ و تو بابایی چند وقتی عصر ها با هم تنها بودید من هم که میرسیدم خونه اغلب شما شامتو خورده و خوابیده بودی. شرمنده مادری اخه من از وقتی به دنیا اومدی خیلی دوست داشتم فتوشاپ را یاد بگیرم اما فرصت نمی شد بروم کلاس بالاخره با همکاری بابایی و صبر و تحمل خودت یه دوره کلاس گرفتم و الان دیگه داره تمام میشه. از این به بعد عکس خوشکلات را طراحی میکنم و می گذارم توی وبت .
با چند تا کلوپ هم اشنا شدم که یکیش مربوط به مامنهای پایزی و یکیش هم راجع به بچه دومه و یه چند دقیقه ای را در روز توی اون کلوپ ها چرخ میزنم تا با مادرهای دیگه اشنا بشوم.
امیدوارم وقتی بزرگ شدی نگی من به وجود مادر بیشتر از وب و طراحی عکس و... احتیاج داشتم. من که همه سعیمو می کنم تا وقتی پیشتم واست حسابی وقت بگذارم. بعضی وقتها فکر میکنم کاش درس نخوانده بودم و سر کار نبودم اما بازم فکر میکنم که تو که بزرگ شدی مامان شاغل را به خانه دار ترجیح می دهی.
چند تا عکس خوشمل توی ادامه مطلب