مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد ........
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان
عنبر و مشک میدمد سنجق یار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد
غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
الیسای گلم تنها سه روز دیگه تا شروع سال جدید مونده .سال 1391 برامون مثل سالهای گذشته ، سال خوبی بود و ما یک سال دیگه در پناه و نظر پر خیر و برکت باریتعالی سپری کردیم . گل دخترم بزرگ تر شدی و الان کاملا یک دختر مستقل، زرنگ و باهوش هستی ، نمیدونم من هم برات مامان خوبی بودم یا نه ؟؟ من تمام سعی ام را کردم که برایت بهترین باشم ... میدونم که گاهی بهترین که هیچ ، بهتر هم نبودم نازدونه من بغیر از اظهار شرمندگی و امیدوار بودن به جبران نمیتوانم هیچ توجیهی داشته باشم.
سال 1391 با همه خوبی ها و سختی هاش گذشت و باید خودمون را برای یک سال جدید آماده کنیم . هر سه ما در سال جدید باید قوی تر و متحد تر باشیم چرا که قراره در سال پیش رو یه فرشته دیگه به جمع ما اضافه بشه و خانواده ما تا چند ماه دیگه 4 نفره می شود.
نمی دونم شما می فهمی یه بچه دیگه یعنی چی یا نه ؟ اما همش اسم درسا روی زبونته . گاهی باهاش حرف می زنی و سخاوتمندانه اسباب بازیها ، وسایل و لباس هات را براش کنار میگذاری .گاهی که من وجود نازنینش را فراموش میکنم با بوسیدن شکم مامان و صحبت کردن با اون بهم یادآوری میکنی که یه نازدونه دیگه توی راهه ....... از رفتارت تعجب میکنم آخه نارگل من شما فقط 2 سال و 5 ماه داری و درک کردن یه نی نی توی دل مامانی باید برایت خیلی زود باشه ....
عزیزکم امیدوارم که وقتی فرشته دوم به دنیا اومد مثل الان دوستش داشته باشی و با هم دوست و صمیمی باشید . گلم با اومدن اون فرشته تو جایگاه همیشگی خودت را توی قلب ما خواهی داشت گل دخترم خودت بهتر می دونی که آرزوی من برای داشتن یه دخمل دیگه و خواسته ما برای داشتن فاصله سنی کم شما با نی نی دوم فقط به این خاطر بود که تو تنها نباشی و در بزرگی یه دوست و همدم – با توجه به دوری ما از خانواده پدری و خانواده خودم – داشته باشی .
عسلم آرزو می کنم سال جدید واسه هر چهار تایی ما پر از خیر و برکت وشادی و سربلندی باشه
پروردگارا فرشته های من را در پناه پر خیر و برکت خودت بگیر
پی نوشت : اسم فرشته ما قراره " درسا " یا " هلیا " باشه