سفر به سرزمین پدری 1
فردا داریم می رویم سفر قراره برویم به سرزمین پدری یعنی آمل . من و الیسا خیلی وقته نرفتیم شمال از نوروز سال 91 تا حالا اما خوب فامیل های بابایی در مدت بارداری من اومدند شیراز و ما همه اون ها را دیدیدم. قبل از به دنیا اومدن الیسا هر وقت میرفتیم شمال با عمو سلمان و پسر عمه صابر خیلی تفریح می کردیم و خوش می گذشت وقتی الیسا به دنیا اومد تفریح و گشت و گذار نصف شد و الان با وجود هلیا خانومی فکر کنم اصلا از خونه بیرون نروم بخصوص که هوا هم سرده و نمیشه یه کنار دریای حسابی رفت امیدوارم که صحیحح و سالم برویم و بیاییم و بهمون خوش بگذره
اینم اخرین عکس های قبل از سفر
مرکز خرید ستاره که جایگاه همیشگی الیساست
پاتریک که الیسا هر وقت میرویم ستاره می دره و این پاتریک را کلی بغل می کنه
عروسک های الیسا که من چون مامان بد جنسی هستم اغلب اون ها را می گذارم توی کمد تا الیسا اتاقش را به جنگل تبدیل نکنه اما چون این روزها نیاز داشتم الیسا سرگرم باشه تا من ساک سفر را ببندم کلی باهاشون بازی کرده
نقاشی بکش تا مامان غذا درست کنه و هلیا هم آروم بخوابه