سال جدید مبارک
سال جدید را با مسافرت شروع کردیم و رفتیم آمل پیش فامیل های پدری الیسا. خیلی خیلی بهمون خوش گذشت . فرشته کوچولوی من چقدر اونجا تک دانه شده بودی. همش دلبری میکردی یه " عمه " و " عمو" ای میگفتی که دل همشون را برده بودی. عزیزکم چقدر موقع اومدنمون همه ناراحت بودن بخصوص عمه معصومه و عمو علیرضا که حتی واسه خداحافظی نیومدن خونه بابا بزرگ چون میگفتند که طاقت خداحافظی با تو عزیز دلم را نداشتند. عمو علی رضا که همش در حال عکاسی از تو بود .
الان خیلی خسته هستم توی یه فرصت دیگه عکسهای سال جدید و واست میگذارم و از خاطراتت مینویسم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی