آخرین دل نوشته های سال 90
سایبانی ....
ساغری ......
عشقی ..........
خدایا چیستی ؟
خدای مهربان من کم کم داریم به پایان سال نزدیک می شویم. یک سال دیگر را با نظر خیر و برکت بی انتهای تو سپری کردیم.
خدایا ممنونم از اینکه همیشه و هر لحظه در کنار تحفه آسمانیت بودی و از جسم و روان و روح او مراقبت کردی و اجازه ندادی که بغیر از چند بیماری سطحی مشکلی برای فرشته زندگیم به وجود بیاید. خدایا کمک کردی که عسل بانوی من بتونه به موقع چهار دست و پا رفتن ، ایستادن و راه رفتن و کم کم حرف زدن را تجربه کنه و از اینکه به من هم فرصت لذت بردن از تجربیات رشد او را دادی ممنونم.
خدای بزرگم از اینکه پدرو مادر و خواهر و برادر و همسرم امسال هم کنارم بودند و لطف و محبتشون سایه سار زندگیم شد ، ازت ممنونم.
خدایای بزرگ امسال به کمک تو دغدغه همیشگی ام مبنی بر داشتن یک خانه مناسب و راحت به سرانجام رسید و تونستیم یک آپارتمان دو خوابه در یک محله خوب شهر بخریم و قراره به امید کرم و لطف تو ، تا همیشه در کنار هم اونجا زندگی کنیم.
خدای بزرگ امسال در زمینه شغلی ام هم موفقیت داشتم و تونستم توی دانشگاه تدریس کنم و از بیمارستان به ساختمان مرکزی دانشگاه بیام ، چیزی که اتفاق افتادن اون در زمینه کارم را غیر ممکن می دونستم.
خدایا در شروع سال جدید فقط از تو یک خواسته دارم و آن اینکه احساس آرامش و حس خوشبختی را توی قلب همه بنده هات قرار بدی تا همیشه شکرگذار نعمت های بی کرانت باشیم.