تفکر و تعقل الیسایی
ناز بانوی من مدتی که با گفتمان و برخوردت با بعضی از موقعیت ها خیلی منو به تعجب می اندازی که نشون می ده که خیلی خوب می تونی موقعیت ها را پیش خودت تحلیل کنی از نظر هوش کلامی که شدی یه طوطی کامل و هر چیزی که جلوت بگیم یا حتی از تلویزیون بشنوی را سریع تکرار میکنی گاهی یه جمله هایی میگی و اونقدر خوشمزه تلفظ میکنی که من فقط تمام سعی ام را میکنم که "نخورمت "
حدود 10 تا کلمه انگلیسی بلدی و مهمتر از همه یه جمله انگلیسی ( ? what is your finger )
رنگ ها را هم در حد رنگ آبی ، زرد و pink ( صورتی) را خوب میشناسی
از همه مهم تر چراغ راهنمایی را شناختی و البته طبق تعریفی که خودت از این چراغ داشتی اون را تشبیه به موز کردی و رنگ چراغ ها را هم با تعبیر " گوجه " " پرتغال" و " سیب " شناختی
وقتی یه کار اشتباه میکنی و می دونی که ما دعوات خواهیم کرد زود میروی و گوشه دیوار و کنار گلدون می ایستی و لبات را گاز میگیری؟ الته گاهی هم با لجبازی میگی " منه" یعنی مال من و دوست داشتم بهشون دست بزنم
به اتاق خودت دلبستگی داری و حتی گاهی که من خودم می خواهم پیش ما بخوابی اصرار داری که توی اتاق خودت بخوابی و ظاهرا از تنهایی و مهم تر از همه از تاریکی هیچ ترسی نداری
به وزن کردن خودت علاقه داری و هر روز جلوی کمدی که ترازو توش هست می ایتس و میگی : هشت ، نه ، ده یعنی وزنه تا عدد یازده را هم بلدی بشماری اما فقط موقع پائین و بالا رفتن از پله ها می شماری و یا وقتی که واحد شمارشی جلوت باشه مثل پازل هات و یا مثلا شلوارهات که روی بند هست و یا وقتی یواشی می روی سر کابینت و قاشق ها را می ریزی بیرون و شروع میکنی به شمارش اون ها
کتاب حیوانات را بیشتر از بقیه کتاب ها دوست داری و از بس عکس هاش را با اشتیاق نگاه کردی و اسم حیوان ها را تلفظ کردی کتاب بیچاره پاره و پوره شده من عاشق تلفظ اسم اسب و خرگوش هستم به اسب میگی " اب ش ""abbsh " با تاکید روی حرف ب و به خرگوش میگی " خ شوگ " "kha shog" تا الان اسم کلی حیوون را یاد گرفتی و عزیزکم فرق ببر و پلنگ و شیر را خوب می دونی گاهی اسم این سه تا حیوان را بهت اشتباه میگم و تو زود میگی نه این ...... جیگر تو نمکدون مامان
چند ماه قبل عمو ایمان واست یه عروسک خردیده که خودت واسش اسم گذاشتی تا به اون روز اسم عروسکات را خودم انتخاب مبکردم و ان ها را با اسم بهت معرفی میکردم اما فردای اون شبی که ایمان واست اون عروسک را آورد از خواب که بیدار شدی گفتی " اولی ( owlii ) کو ؟
در ضمن خاله هات مهد هم خیلی ازت راضی هستن و میگن الیسا توی جمع آوری اسباب بازیها و یا به صف کردن بچه ها خیلی بهمون کمک میکنه
خلاصه نازبانوی من خانومی شدی واسه خودت آروم و ناز و مودب امیدوارم که همیشه باعث خوشحالی و سربلندیم باشی فرشته کوچک خوشبختی ما