الیساجونمالیساجونم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره
هلیا عسلمهلیا عسلم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

فرشته ها

الگوی زندگی الیسای من

الیسای من مدتهاست که در مهد کودک راجع به زندگی ، خانواده ، شروع تشکیل خانواده و.... بحث هایی را در کلاس با مربی و دوستانش داره و مدتهاست که هر وقت به خانه بر می گردد راجع به این موضوع که آیا وقتی بزرگ شد باید از پیش منو بابایی برود ؟دیگه نمی تواند هلیا را ببیند؟  چرا آدم ها که بزرگ می شوند ازدواج میکنند و.... سوال هایی را می پرسد که من سعی می کنم تا آنجا که می توانم به سوال هایش در جد درک و فهم خودش جواب دهم و در همه صحبت هایم تاکید دارم که اگر ازدواج نکند تا همیشه می تواند پیش من و بابایی زندگی کند و از ما جدا نشود   "  که چقدر من آرزو دارم دخترهایم اصلا ازدواج نکنند و همیشه مجرد بمانند "  امروز در مسیر ب...
25 خرداد 1394

موزه حیات وحش

چند وقت پیش از طرف مهد کودک الیسا را به موزه حیات وحش بردند و این اولین تجربه اردو از طرف مهد کودک برای الیسا بود  مکالمه من و الیسا  در راه بازگشت از مهد کودک برایم خیلی زیبا و دلنشین بود - الیسا خانوم امروز رفتید موزه ؟خوش گذشت ؟ تعریف کن من وهلیا هم بدونیم اونجا چی بود و چه کار ها کردید - کاری نکردیم فقط   ویوون ها  " حیوان ها  " را نگاه کردیم و بعد هم میوه خوردیم و اومدیم - موزه چه جوری بود  . حیوان ها بودند؟ - اره همه ویوون ها ایستاده بودند - حیوان ها خشک بودند؟ - نه خشک نبودند .. خیس هم نبودند . اما ایستاده بودند - یعنی چی  ایست...
27 ارديبهشت 1394

22 ماهگی هلیا عسل و غیبت 15 روزه

هلیا عسلم 12 اردیبهشت 22 ماهگی را تمام کرد و جهت  اتمام شیر و شیرخوارگی به مدت 10 روز به خانه مامان جون سفر کرده  که البته بعید می دانم که توی این مدت 10 روز بتواند شیر خوردن را فراموش کند چرا که دختر سخت کوش و با پشتکار من قبلا نشون داد که در این زمینه اصلا کوتاه نمی اید. در شهریور ماه که اون عمل جراحی  وحشتناک پیش آمدو به خاطر استفاده زیاد انتی بیوتیک شیرم خشک و  قطع شد  هلیا همچنان به مک زدن سینه مامان ادامه داد و من هم که خیلی از بابت خشک شدن شیرم ناراحت بودم اجازه می دادم که هلیا به همین مک زدن های   الکی دل خوش باشه که حدود 2 ماه بعد از اون عمل جراحی متوجه شدم که هلیا درست مثل سابق از سینه هام  ...
15 ارديبهشت 1394

فیل

دردانه خلاق و سخن پرور خانه ما دیروز موقعی که دارم آشپزی می کنم می پرسه مامان چرا شیر سلطان جنگل هست؟  با اینکه مطمئن نیستم  منظورم را متوجه شود برایش توضیح می دهم چون شیر بزرگ و قوی هست . خیلی سریع می دود  و همه حیوانات هم ازش می ترسند و همه چی تحت سلطه اش هست الیسای من می گوید اما من بیشتر دوست داشتم  فیل سلطان جنگل باشه. منم می پرسم چرا فیل؟ می گوید : چون فیل که از شیر بزرگ تره. فیل ها مهربان هستند تازه با بچه هاشون هم بازی می کنند اونم آب بازی .  تازه غذاشون هم موز هست و حیوان های دیگه را هم نمی خورند در حالی که غرق بوسه اش می کنم با خودم فکر می کنم دخترم نمی داند سلطان بودن با مهربا...
18 فروردين 1394

شرح کاملی از هلیا عسل 18 ماهه

عسل بانوی 18 ماهه خانه ما خیلی توانمند تر از  یک کودک 18 ماه است .  اگر چه من اصلا این توانمندیها و استقلال را دوست ندارم اما نمی دانم چرا هلیا این همه برای بزرگ شدن عجله دارد  شاید نمی داند که همه ادم بزرگ ها حسرت بچگی هاشون را می خورند و چقدر دلشون میخواهد که دوباره برگردند به دوران خوش بچگی .   عسل من از 3 ماهگی که سینه خیز رفت و هر چقدر بالشت دور برش گذاشتم که  سینه خیز نرود نشد که نشد از 10 ماهگی با تعادل عالی راه می رفت و من هر چه سعی کردم در روروک نگهش داره که اینقدر زود راه نرود نشد که نشد . از 15 ماهگی خودش غذا می خوره و موقع غذا خوردن  90% غذاش را می ریزد و من و مربی های مهد هر چقدر سعی کردیم که ...
9 دی 1393

فرهنگ سازی خانواده

در مدت زمانی که کشور ما با مشکل  کاهش جمعیت روبرو شده  تمام مسئولین کشور تمامی هم و غم  خود را روی این مسئله گذاشته و الحق و النصاف  هم خوب موفق شدند  تا رشد جمعیت را افزایش بدهند (این افزایش کمی نرخ رشد جمعیت را دوست عزیزم که کارشناس بهداشت خانواده است با تکیه بر امار های رسمی ذکر کرده ) و همین مسئله نشان می دهد که  کشور ما هم اگر بخواهند خوب می توانند در زمینه فرهنگ سازی اقدام کنند و اگر ما در زمینه های آموزش، بهداشت ، حقوق شهروندی و.... نتوانسته ایم به درستی فرهنگ سازی کنیم  به این دلیل است که همت عالی در این زمینه  وجود نداشته است این ها را نوشتم که بگویم در جهت فرهنگ سازی اهمیت خانواد...
17 آذر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فرشته ها می باشد